دیکشنری
level with each othe
lɛvəl wɪð it͡ʃ oð
فارسی
1
عمومی
::
برابر، در یكتراز
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LEVEL OF RAPPORT
LEVEL OF SERVICE
LEVEL OF SERVICE LOS
LEVEL OF SIGNIFICANCE
LEVEL OF SPECIFICITY
LEVEL OFF
LEVEL OFF POSITION
LEVEL OUT
LEVEL PLAYING FIELD
LEVEL RESERVES
LEVEL THE FIELD
LEVEL TO THE GROUND
LEVEL TONE
LEVEL UP
LEVEL WITH
LEVEL WITH EACH OTHE
LEVEL WITH SOMEONE
LEVELER
LEVELHEADED
LEVELING ROD
LEVELLER
LEVELLING
LEVELLING ROD
LEVELLING SCREED
LEVELNESS
LEVELS OF MARKET EFFICIENCY
LEVENE’S TEST
LEVER
LEVER OF THE SECOND
LEVER WATCH
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید